آرام وسرد
زندگیم ورق می خورد
شبیه بارانی که هرگز نباریده بود
بغض کرده ام
می گویند در سرزمین سرد
مردم مهربانند و با تکه های قلبشان روزگار را می گذرانند
حالا من آنجا هستم
غریب وعجیب
برایم دست تکان می دهند !

"ژانته "
 

_ : تو مشکل داری؟

_: نه !

_ : پس جوون نیستی !

√ ادامه مطلب رو بخونین ... لطفا :|  در مورد ِ تبعیض نژادی ِ !

چه خبر ِ ؟! من سخت می گیرم یا واقعا اینطوریه ؟!

چـــــــــــرا تو سرتُ بالا نمی گیری منُ ببینی ... چرا تو هم پا نمیشی یه کاری بکنی برا خودمون ؟!

 ...Man hala da gozleyiram sani

_{اگه یه روز بیاد که تو واسه همیشه مال ِ یکی دیگه  بشی ... ؛ من می ترسم مثه الان نتونم صبور باشم ... !}

آدمهای ساده را دوست دارم

همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند

همان ها که برای همه لبخند میزنند

همان ها كه خدا را بهتر ميبينند

همان ها كه نان دلشان را ميخورند

همان ها که همیشه هستند

آدمهاي ساده را  باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد

                                 ... بوی ناب آدم می دهند

چهار اصل زندگی از زبان زرتشت  

دانستم رزق مرا ديگری نمي‌خورد ٬ پس آرام شدم

دانستم كه خدا مرا می‌بيند ٬ پس حيا كردم

دانستم كه كار مرا ديگری انجام نمي‌دهد ٬ پس تلاش كردم

 دانستم كه پايان كارم مرگ است ٬ پس محيا شدم

                   تو که معنای پروازی

والا پیام دار محمد

گفتی كه یک دیار ٬ هرگز به ظلم و جور ٬ نمیماند استوار

آنگاه... تمثیل‌وار کشیدی عبای وحدت ٬ بر سر پاکان روزگار 

ای نازنین عبا ، دیرینه ای محمد 

خلسه

عشق مرزیست که عقل و دل را جدا میسازد، مرز بین فرودین و فرازین .

عشق ریشه هایی در زمین دارد٬ و آن رنج عشق است.

و عشق شاخه هائی در آسمان دارد٬ و آن خلسه عشق است.

پل

دختران روستا به شهر فکر میکنند.! دختران شهر در آرزوی روستا میمیرند.! مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر میکنند.! مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک میمیرند.!

کدامین پل ، در کجای جهان شکسته است که هیچکس به خانه اش نمیرسد..!

خداوندا ...

تو در قرآن جاویدت هزاران وعده ها دادی

تو میگفتی كه نامردان بهشتت را نمی بینند

ولی من با دو چشم خویشتن دیدم

كه نامردان به از مردان ٬ زخون پاک مردانت هزاران كاخ میسازند

خداوندا بیا بنگر بهشت کاخ نامردان ..!

اگر مردانگی این است

به نامردی نامردان قسم

نامرد نامردم اگر دستی به قرآنت بیالایم   

                                                           قطعه ای از اشعار استاد دکتر علی شریعتی

همیشه فکر می کردم چون گرفتارم به خدا نمی رسم

اما فهمیدم چون به خدا نمی رسم ... همیشه گرفتارم

درخت انار عاشق شد و گل داد ... گلها انار شدند..، سرخ سرخ

اينجا همه در رفاهند

اینجا همه چی ارزان است

اینجا همه چی فراوان است

 اینجا همه آزادند

حتی میتوان از پنجره زندان بیرون را ديد ...

ثبت کنید.

ستاره تیم ملی برزیل حاضر نشد پیراهن خود را با بازیکن کره شمالی عوض کند که نتیجه‌اش خشم مردم چین از این حرکت او بود.