همه ی آرزوهامو میــــــزارم از اینجا مــــیرم
میرم اونجا که نباشی ، خبری هم نمیگیرم
کلّه شَقیامو کردم ، جاهلیرو گذروندم
آدمیت پیشه کردم ، خاطراتمو سوزوندم
پشت دستم جای سیگار ، یادگار جاهلیمه
فراموش نمیشه حتی ، آخه نصفه زندگیمه
دلخورم از اشتباهام ، از خودم به دل گرفتم !
کمی از حرفامو خوندی،خیلیاشم که نگفتم !
همش از خودم نوشتم حرفای گنده ی مفتی ...
تو ی لُپهام جا نمیشن حرفای به این کُلُفتی ...
هر چی میخوام ننویسم ، نمیشه بخدا انگار
اعصابم به هم میریزه ، میکوبم سَرو به دیوار
خسته میشم ، وقتی میخوام دردُ دل کنم نمیشه
یه کوه ِ غم روبرومه هی داره اضـــــــــــافه میشه
کم آوردم از زمونه ، دلـــــــــــمو اجاره دادم
قلب باطری ای خریدم ، بهتره از دلِ سادم
فعلا تا اینجارو بخونید و نقد کنید شاید خواستم ادامش بدم ... !
:: بازدید از این مطلب : 148
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0