فال اون دختر کولي تو خيابون يادته
گفت دل شيشه اي مو ميشکوني آسون يادته
تو ميگفتي که دروغه ما هميشه باهميم
لحظه تلخ جدايي دلامون يادته
حالا هي نامه ها رو به قاصدکها ميسپارم
مينويسم که هنوز مثل قديم دوستت دارم
قاصدکها توي دست باد ميرن يه جاي دور
من تو هر ترانه اي اسمتو صدبار ميارم
حالا که نامه ها رو گم ميکنه نامه رسون
نازنينم به خودت سلام ما رو برسون
نگو يادت نمياد اون همه حرفهاي قشنگ
نگو تکرار نميشن خاطره هاي رنگ به رنگ
حالا من تو هر ترانه ميشکنم هزار دفعه
حالا قصه مون شده عاشقي و اين دل تنگ
تو هميشه دور دوري من هميشه پا به پات
چشم به راه ديدنت منتظر زنگ صدات
هرجاي قصه که هستي اين حقيقتو بدون
يه نفر تا ته دنيا نامه ميفرسته برات
حالا که نامه ها رو گم ميکنه نامه رسون
نازنينم به خودت سلام ما رو برسون
:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3